چکیده

قرآن به‌صراحت مدعی «جامعیت» است، اما ابعاد و ساختار و فرایند آن را روشن نکرده و ازاین‌رو، دامنه انتظار مخاطبان را در تفسیر جامعیت و رجوع علمی به آن با ابهام روبه‌رو کرده است. در کنار این ویژگی مهم، قرآن همچنین مدعی جمع پارادوکسیکال اوصاف «جاودانگی» و «ثبات»‌ و در عین حال، «پویایی» و «تحرک» نیز هست؛ آن‌چنان که با گذر زمان و تکامل علمی بشر، گرد کهنگی بر چهره آن نمی‌نشیند و این درحالی است که «تکامل علمی» بشر به‌صورت قهری، موجب زوال برخی دانش‌ها و تولید دانش‌های جدید است تا نیازهای نوظهور را پاسخ گوید و اساساً‌ نیازهای بشر نو به نو و به مرور و به‌طور دائم در حال پوست‌اندازی است و در فرایند تکامل دانش بشر، «علم» هیچ‌گاه از حرکت باز نمی‌ایستد. این اوصاف و گزاره‌های ناسازوارانه پرتکرار در قرآن و منابع دینی، برای تثبیت در ذهن علمی بشر امروزین، نیازمند واکاوی و بازشناسی‌ دقیق بوده و لازم است ساختار، فرایند و سازکار آنها آشکار شود. این مقاله با تکیه بر روش کلامی و ورود اجمالی به روش پدیده‌شناختی، عهده‌دار رمزگشایی و حل این معادله چندوجهی و پاسخگویی به پرسش‌ها و ابهامات یادشده است. فرضیه نگارنده این است که ساختار و فرایند جامعیت علمی قرآن، به شکل بدیعی شبکه‌ای (آنتولوژی) و هوشمند عمل کرده و «جامعیت قرآن» نیز متناسب با اهداف و مقتضیات و اوصاف و وظایف آن، قابل بازتعریف و ظرفیت‌های علمی قرآن نیز به شکل واقع‌بینانه‌ای، قابل بازشناسی است.