برای تدریس تاریخ قرائات در مقاطع ارشد و دکتری به یک متن آموزشی نیاز است. البته در مقطع ارشد تمرکز بر متن آموزشی است و در مقطع دکتری نقد و بررسی متن و پژوهش حول مسائل اصلی آن در دستور کار قرار میگیرد. در هر صورت، برای متن اصلی از بین دهها کتاب موجود، به باور نگارنده، دو کتاب از آیت الله معرفت (قسمتی از جلد دوم التمهید) و آیت الله عبدالهادی فضلی (القراءات القرآنیة؛ تاریخ و تعریف) مناسبتر است. هرکدام از این دو متن نقاط مثبت و منفیای دارند ولی در مجموع شاید اثر استاد فضلی از بعض جهات مناسبتر باشد. جلد دوم التمهید که مشتمل بر مبحث قرائت است، اخیراً ترجمه شده ولی متأسفانه با اینکه مترجم محترم تلاش زیادی کرده لیکن خطاها و افتادگیهایی هرچند اندک مشاهده میشود که نیاز به مراجعه به متن اصلی را گوشزد میکند. متن اصلی در نرمافزارهای مشکوة و دانشنامه علوم قرآن مؤسسه نور وجود دارد. کتاب استاد فضلی نیز در فضای مجازی موجود و قابل دانلود است و در نرمافزار دانشنامه علوم قرآن مؤسسه نور نیز وجود دارد. کتاب آقای فضلی را آقای دکتر سیدمحمدباقر حجتی به فارسی ترجمه و انتشارات اسوه منتشر کرده است. البته متن عربی که در فضای مجازی وجود دارد، کاملتر از متن ترجمه است و به رغم قلم زیبای جناب آقای حجتی ترجمه هرچند کم اما خالی از خلل نیست و البته برخی اشکالات هم ممکن است به ویرایش متن عربی باز گردد؛ زیرا- چنانکه عرض شد- متن عربی کاملتر است.
در این پست میخواهم تنها به نقدهایی که بر متن استاد معرفت دارم فهرستوار اشاره کنم و تفصیل مطلب را در جزوه یا مقالهای بیاورم و انشاء الله مطالبم را در باره اثر استاد فضلی در فرصت دیگری پست خواهم کرد.
فهرست کلی نقدهای نگارنده بر متن استاد معرفت
1. ایشان به اینهمانی قرائت موجود مصاحف با قرائت پیامبر ص معتقد است؛ یعنی بر این باور است که قرائت موجود قرائت پیامبر ص است که حفص قرائت خود را مطابق آن قرار داد اما چند سؤال:
1-1. اگر چنین است، چه نیازی است که به ملاکهای انتخاب قرائت بپردازیم؟
1-2. چه نیازی وجود دارد که سند قرائت حفص از عاصم را تصحیح و تقویت کنیم؟ این درست مثل این میماند که کسی قویاً به اعجاز بیانی معتقد باشد و در عین حال صرفه را نیز بپذیرد و یا تقویت کند!
2-3. فرایند شهرت قرائت حفص چگونه و از چه زمانی بود؟
2. ایشان با نقل قولهایی اینچنین القا میکند که ابن مجاهد از روی ضعف علمی نسبت به علم قرائات، قرائات هفتگانه را انتخاب کرد با این که قرائات بهتری وجود داشت، لیکن به نظر میرسدکه ابن مجاهد بر خلاف گفته ایشان با زیرکی تمام این کار را کرد و به این وسیله خدمت بزرگی به حذف قرائات رقیب قرائت عامه یعنی همین قرائت موجود کرد.
3. حق «قرائت عامه» در متن ایشان ادا نشده و بسیار ضعیف برگزار شده است. معانی قرائت عامه، اثبات آن و ... .
4. ایشان نیز مانند زرکشی و سیوطی و مرحوم آیت الله خوئی قاعده «القرآن و القرآءات حقیقتان متغایرتان» را پذیرفته است که به باور نگارنده این قاعده نادرست است و تفصیل بحث به جای خود.
5. نظریه این همانی ایشان که مبتنی بر قرائت عامه است و قبل از او نیز برخی علما به آن باور داشتند – و البته نگارنده نیز به آن باور دارد – بدون اثبات رها شده است. تا کنون دو مقاله در رد و تأیید آن نگاشته شد که مقالهای که عهدهدار اثبات است متأسفانه بسیار ضعیف نگاشته شده و میتوان گفت اثبات آن هنوز زمین مانده و حقیر به توفیق الهی در این مسیر تلاشهایی کردهام که به توفیق الهی منتشر میشود. این بحث با بحث تحریفناپذیری و تاریخ جمع قرآن ارتباط تنگاتنگی دارد.
6. بررسی منابع و بررسی فرایند تکامل آنها در اثر استاد معرفت بسیار ضعیف برگزار شده و پیشینه مناسبی برای آن تدوین نشده است.