سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشت‌‌های جواهری

توضیحی کوتاه در باره اعجاز شبکه معارفی و تشریعی

توضیحی کوتاه در باره اعجاز شبکه معارفی و تشریعی
پیشتر در پستی به تاریخ اسفند 98 خلاصه‌ای از اعجاز شبکه معارفی و تشریعی را باز گفتم. در این پست توضیح بیشتری تقدیم می‌کنم و امیدوارم فرصتی دست دهد تا مطلب را با تفصیل درخور یکجا تقدیم خوانندگان کنم.
اما در مقاله «نظریه اعجاز شبکه معارفی و تشریعی قرآن ، قبسات شماره 94, صفحه83-116» چه اتفاقی افتاده است؟
برای ساختن یک ساختمان به دستور نقشه، نقشه سازه و اجرا نیاز است. دستور نقشه رکن اول و شرط ورود است وگرنه عملاً دو قسمت دیگر پذیرفته نمی‌شود. تبیین و اثبات اعجاز تشریعی و معارفی نیز به این سه مرحله نیازمند است؛ یعنی ابتدا باید دستور نقشه و الگو تعیین شود و سپس فرایند پژوهش و اثبات ترسیم گردیده و به مرحله اجرا گذاشته شود. برای این‌که فرق مرحله دستور نقشه و ارائه الگو از اجرا و اثبات روشن شود، الگوی نظریه ساده آیت الله معرفت را بررسی می‌کنیم:
1. در این الگو «امّی» بودن آورنده چه جایگاهی دارد؟ آیا نقش رکنی دارد یا امتیازی غیر رکنی است در کنار ارکان طرح؟
(بنابر مبنای اول، اعجاز تشریعی محدود‌تر خواهد بود.)
2. آیا نوآوری‌های شاخه‌های علوم مورد ادعا نوآوری‌های قرآن سوای ادیان است یا داده‌های ادیان دیگر نیز در ضمن نوآوری‌های قرآن منظور می‌شود؟
(بنابر اول، پذیرش این وجه اعجاز آسان‌تر ولی اثبات فرابشری بودن نوآوری‌های شاخه‌های علم بسیار دشوار است. و ...)
3. مبنای و زیربنای فرضیه وجود نوآوری‌های شاخه‌های مختلف علوم در قرآن چیست؟
4. روش اثبات اعجاز تشریعی در این الگو لمّی است یا إنّی و فراتحلیل؟ یعنی ابتدا باید نوآوری‌ها استخراج شود و پس از اثبات فرابشری بودن آن مبنی بر نظام بودن و یا غیر آن و قیاس تطبیقی با موضوعات بشری به اعجاز تشریعی و سطح و قلمرو و اوصاف آن نائل شویم، یا استخراج را از اوصاف شارع و مبانی شریعت گرفته و اعجاز تشریعی ادعا شده و با استخراج نوآوری‌ها مدعا تأیید می‌شود؟
5. مخاطب این وجه اعجاز در این الگو چه کسانی هستند؟‌ ملحدین، اهل کتاب، مسلمانان، برخی از آنان یا همه آنان؟
6. شاخه‌‌های نوآوری قرآن که مورد ادعاست، در این الگو متباین فرض می‌شوند یا در کنار یکدیگر و در معاضدت با هم؟
7. در استخراج نوآوری‌ها «تعبد مخاطب» شرط شده یا خیر؟ 
8. و ...
پرسش‌های فوق از همان ابتدا در برابر نظریه استاد معرفت رخ می‌نمایند و پاسخ مطالبه می‌کنند و در حقیقت این پرسش‌ها الگوی نظریه ایشان را مطالبه می‌کنند. روشن است با تغییر در پاسخ‌های هریک از پرسش‌های فوق، الگو، مخاطب، قلمرو، سرآمد، و ... تغییر می‌کند.
پس از استخراج الگو ابتدا به نقد الگو می‌پردازیم. در مرحله بعد با تمسک به الگوی نظریه به نقد روی می‌آوریم به این شکل:
در حوزه اخلاق، یکایک نوآوری‌های ادعایی را مبتنی بر الگوی استخراجی بررسی کرده و راستی‌آزمایی می‌کنیم. مثلاً اگر ادعا شده بود که نوآوری‌ها بیرون از داده‌های ادیان دیگر است، این ارزیابی تطبیقی بر اساس داده‌های ادیان دیگر و موضوعات بشری خواهد بود.
به حوزه حقوق، باورهای اعتقادی و الهیات،‌ اقتصاد، سیاست، و... نیز مانند حوزه اخلاق وارد شده و تک‌تک نوآوری‌های ادعا شده را مبتنی بر الگوی نویسنده ارزیابی می‌کنیم.
در مقاله یاد شده، نگارنده با بررسی الگوهای متعدد موجود و نشان دادن وجوه مثبت و منفی هریک، به الگوی تازه‌ای رسیده‌ام و تلاش کرده‌ام ابعاد آن را در مرحله الگو ترسیم کنم. حتی پا را فراتر گذاشته و فرایند اثبات با هدف جاودانی و فراگیر بودن را نیز ترسیم کرده‌ و ثمرات آن را بازگفته‌ام. این مرحله مرحله ارائه دستور نقشه و الگو و به تعبیر دیگر تشکیل اتاق فکر است. روشن است که تحقیق کامل این الگو نه کار یک نفر است و نه به مقاله و یک جلد کتاب متوسط الحجم ختم می‌شود و کاری می‌خواهد کارستان! البته در حد ابتدایی آن، یعنی عرضه مطالب استاد معرفت و جناب آقای کوثری و مانند این‌ها به این الگو می‌تواند اعجاز شبکه معارفی و تشریعی را به صورت حداقلی به نمایش گذارد و به تعبیر دیگر دورنمایی از اثبات همه‌جانبه و ایده‌آل آن به دست دهد.
ضمنا تذکر می‌دهم که اثبات الگوی شبکه معارفی و تشریعی با قید امی‌ّ بودن آورنده و یا در مرحله بالاتر با قیاس با داشته‌های بشر در زمان نزول ساده و حاصل است و کافی است دیدگاه‌ها و نظریات اعجاز تشریعی موجود بر این الگو عرضه شود که بعید می‌دانم منکری داشته باشد؛ به تعبیر دیگر ثبوت این الگو با قیود یاد شده در دو سطح شبه بدیهی است و مسئله اثبات آن در حالی‌ترین سطح و وسیع‌ترین جایگاه آن است که برکات ذکر شده در مقاله را به همراه خواهد داشت.