در این پست می‌خواهم در باره افسانه عریان کردن کامل حضرت سیدالشهداء تذکری بدهم. معمولاً مسئله عریان کردن را از لهوف که کتاب دم دستی مداحان و واعظان است، نقل می‌کنند. در پست قبل( آیاامام حسین- علیه السلام- را در کربلا «عریان» کردند؟! (1))مسئله را کاملاً تشریح و روشن کردم که این مطلب دروغ است و بحمد الله اخباری بر تأثیر گذاری آن به دستم رسید. در این پست می‌خواهم متن لهوف را نقد کنم و این را به صراحت می‌گویم که متن لهوف حداقل در این خصوص دقیق نیست و به نظر من نباید به تنها متن این کتاب بسنده کرد (چنان‌که استاد علی دوانی در نقد مقاتل نیز گفته، مؤلف کتاب را در دوران جوانی نگاشته و خبرویت دوران بعد را هنگام نگارش نداشته و متن به همان شکل باقی مانده و یا دست‌هایی بعدها در متن تصرف کرده و چیزی بر آن افزوده و یا از آن کاسته است). ابتدا متن لهوف و بعد ترجمه و سپس نقد را می‌آورم:  

اللهوف على قتلى الطفوف / ص129
قَالَ ثُمَّ أَقْبَلُوا عَلَى سَلْبِ الْحُسَیْنِ فَأَخَذَ قَمِیصَهُ إِسْحَاقُ بْنُ حُوَیَّةَ الْحَضْرَمِیُّ فَلَبِسَهُ فَصَارَ أَبْرَصَ وَ امْتَعَطَ شَعْرُهُ.
وَ رُوِیَ أَنَّهُ وُجِدَ فِی قَمِیصِهِ مِائَةٌ وَ بِضْعَ عَشْرَةَ مَا بَیْنَ رَمْیَةٍ وَ طَعْنَةِ سَهْمٍ وَ ضَرْبَةٍ.
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع وُجِدَ بِالْحُسَیْنِ ع ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثُونَ طَعْنَةً وَ أَرْبَعٌ وَ ثَلَاثُونَ ضَرْبَةً وَ أَخَذَ سَرَاوِیلَهُ بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ التَّیْمِیُّ لَعَنَهُ اللَّهُ تَعَالَى فَرُوِیَ أَنَّهُ صَارَ زَمِناً مُقْعَداً مِنْ رِجْلَیْه‏ 
ترجمه: بعد براى غارت سلب لباس امام حسین علیه السّلام روى آورده پیراهنش را اسحاق بن‏ حوبه‏ حضرمى لعنة اللَّه علیه ربوده و پوشید و به بیمارى برص «پیسى» مبتلا گردیده و مویش بریخت.
در روایت آمده: در پیراهن امام علیه السّلام صد و ده و اندى اثر تیر و نیزه و شمشیر بود.
امام صادق علیه السّلام فرماید: بر بدن مبارک حسین علیه السّلام اثر سى و سه نیزه و سى و چهار شمشیر بود.
شلوار امام علیه السّلام را بحر بن کعب تیمى لعنة اللَّه علیه ربود. در روایت آمده که او نیز زمین‏گیر و از دو پا فلج گردید 
نقد و بررسی
 از عبارت « ثُمَّ أَقْبَلُوا عَلَى سَلْبِ الْحُسَیْنِ » می‌فهمیم که بدن را برهنه کردند و پیراهن حضرت را حضرمی برداشته و بعدها پوشیده. در ادامه آمده که در همین پیراهن صد و اندی سوراخ و پارگی بوده،‌  حال سؤال این است که پیراهنی که آغشته به خون است و مفصل زیر سم اسبان رفته و بیش از صد پارگی کوچک و بزرگ دارد، چگونه می‌تواند مورد استفاده مجدد قرار گیرد؟!!
در ادامه بحث ربودن شلوار مطرح شده که خواننده- و احتمالاً نویسنده - آن را در ادامه همان کار می‌پندارد؛ یعنی از بدن حضرت در آورده. اینک می‌پرسیم: شلواری که ده‌ها تیر بر آن نشسته و مفصل زیر سم ستوران رفته و آغشته به خون بوده و از قدیم هم کهنه بوده، چگونه مورد استفاده قرار می‌گیرد؟!! بگذریم از روایتی (در پست قبل آمد) که می‌گفت: شلوار ربوده شده می‌درخشید! (کانت تلمع)

این نشان‌دهنده درستی مطلبی است که در پست قبل گذشت.