در پست‌های قبل در خصوص عدم تعریض معابر - یکی از قوانین میراث فرهنگی در مورد بافت‌های تاریخی- اشاراتی شد و در این پست می‌خواهیم در خصوص عدم جواز تخریب برخی منازل قدیمی سخن بگوییم. 

بر طبق قوانین میراث فرهنگی صاحبان خانه‌های کهن نمی‌توانند خانه‌های خود را تخریب کنند. این قانون با چند مسئله فقهی- حقوقی روبه‌روست:

1. ملاک قدیمی بودن یک ساختمان چیست؟

آیا زمان ساخت مهم است یا نوع معماری؟ در مورد اخیر پرسش ذیل بروز می‌کند؟

2. اگر صاحب خانه بگوید من ساختمان تاریخی خود را تخریب و با مصالح مطمئن و جدید بازسازی و در مرحله معماری و ظاهرسازی آن را بر اساس الگوهای تاریخی تکمیل می‌کنم، تکلیف چیست؟  

3. اضرار وارد شده بر صاحب ساختمان با عدم جواز تخریب و بازسازی و توسعه چگونه جبران می‌شود؟

مثلاً اگر زلزله‌ای رخ داد و اتفاقاً بنای تاریخی بر سر مالک آن فرو ریخت و کشته‌ای داد، سهم میراث در این رخداد چقدر است؟

4. در صورت اصرار صاحب ساختمان بر عدم واگذاری و عدم رضایت به حفظ بنا تکلیف چیست؟

مثلاً‌ مالکان یک ساختمان بگویند بنای تاریخی وقف اولاد ذکور است و موقوف علیهم نیز مایل نیستند در خانه‌ای که ضد زلزله نیست سکونت کنند و از سوی دیگر، به دلیل اصرار میراث بر حفظ بنا، امکان بهره‌برداری موقوف علهیم فراهم نشود، تکلیف این اضرار از جهت مجوز و جبران چیست؟

5. نحوه ارزش‌گذاری ساختمان برای واگذاری چیست و آیا جنبه تاریخی در ارزش‌گذاری لحاظ می‌شود یا خیر؟

فرض کنیم مالک یک بنای تاریخی که به عدم تخریب ملزم شده، راضی می‌شود بنا را به میراث واگذار کند، حال در مرحله ارزش‌گذاری آیا تاریخی بودن آن لحاظ می‌شود یا صرفا ارزش صرف مصالح ساختمانی و زمین ملاک قضاوت است؟ تفاوت این دو گاه به ده‌ها برابر قیمت بنای معمولی باز می‌گردد. تکلیف این گونه موارد چیست؟

آیا میراث فرهنگی پیش از تصویب قوانین و اجرای آن‌ها به پاسخ‌های فقهی - حقوقی مسائل فوق دسترسی و توجه داشته و یا فارق از پشتوانه علمی لازم عمل می‌شود؟