عبارت پیشین:
... «بعض... بعض»: اصطلاحی است در قالب یک گروه یا عبارت. این عبارت در آیات فراوانی آمده و مقصود از آن «همدیگر» یا «یکدیگر» است.[1] اگر مترجم برای ترجمه عبارت «بعض... بعض» از واحدهای کوچکتر از گروه، استفاده کند، ترجمهای دشوار و گاه گنگ به دست میدهد؛ مثال:
«لَا تَجْعَلُوا دُعَاء الرَّسُولِ بَینَکمْ کدُعَاء بَعْضِکم بَعْضًا».[2]
_ خطاب کردن پیامبر را در میان خود، مانند خطاب کردن بعضی از خودتان به بعضی [دیگر] قرار مدهید... (فولادوند)؛
_ صدا کردن پیامبر را در میان خود، مانند صدا کردن یکدیگر قرار ندهید... (مکارم شیرازی)؛
_ خواندن پیامبر را در میان خودتان، همانند خواندن همدیگر مشمارید (خرمشاهی)؛
_ ندا دادن پیامبر را در میان [جامعه] خویش بهسان ندا دادن یکدیگر قرار ندهید [که بهطور عادی همدیگر را ندا میدهید...] (کرمی)؛
_ دعوت و خواندن پیامبر را [به سوی هر امر دینی و دنیوی] میان خودتان همانند دعوت و خواندن برخی از شما برخی دیگر را قرار مدهید [و آن را بیاهمیت تلقی نکنید...] (مشکینی)؛
_ وقتی که پیامبر را صدا میزنید، اینطور خودمانی نباشد که گویی یکی از افراد خودتان را صدا میزنید، بلکه احترام خاصی باید رعایت شود (صفارزاده).
از میان ترجمههای یادشده، ترجمههای آقایان: مکارم شیرازی، خرمشاهی، کرمی و خانم صفارزاده، در ترجمه عبارت «بعض... بعض» موفقتر است.
افزون بر نکته یادشده، لازم است یادآور شویم که برای آیه مورد بحث تفسیرهای گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است که مترجم باید با توجه به تفسیر مورد تأیید خویش، ترجمه را بهروشنی ارائه کند؛ ولی چهار ترجمه اول (فولادوند، مکارم شیرازی، خرمشاهی و کرمی) کژتاب هستند؛ یعنی بهروشنی مشخص نیست که پیامبر(ص) مردم را صدا میزند یا مردم او را؟ یعنی براساس این ترجمه، هر دو تفسیر ممکن است به ذهن خواننده برسد. ترجمه آزاد خانم صفارزاده - در این مورد - روشنترین ترجمه است و ترجمه آیتالله مشکینی با عبارتی توضیحی، از دام کژتابی رهیده است. همچنین یادآور میشویم که عبارت «بعض... بعض» با حروف «مِن»، «ل»، «الی» و «علی» به کار رفته است، به معنای: یکدیگر، با یکدیگر، برای هم یا برای یکدیگر، از یکدیگر، بر یکدیگر و ... .
اصلاحیة:
تذکر: گاهی «یکدیگر» نسبت به «بعضی از شما بعضی دیگر را» و امثاله، دامنه معنا را وسیعتر نشان میدهد (یعنی گویی همه چنیناند که برخی برخی دیگر را ... نه اینکه بعضی از مردم که بسیار کماند، بعضی دیگر را که آنها نیز بسیار کماند ...) که اگر چنین باشد، نمیتوان از «یکدیگر و همدیگر» استفاده کرد. نمونه چنین موردی را میتوان در آیه ذیل دید:
قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل عمران، 64)
ترجمه پیشنهادی: ... و بعضى از ما بعضى دیگر را به پروردگار بودن [و در جایگاه ربوبیّت] نپذیرد، مگر خدا را [که تنها او شایسته ربوبیت است] ...
ترجمه المیزان: ... و یکدیگر را به جاى خداى خود به ربوبیت نگیریم ...
[1]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: قلیزاده، مشکلات ساختاری قرآن کریم، ص151 و 152.
[2]. نور، 63.