سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشت‌‌های جواهری

گذری بر القاب حوزوی

همه مراکز علمی خواسته یا ناخواسته از القابی برای شناسندن رتبه و جایگاه نیروهای علمی خود بهره می‌برند. مدارس  و دانشگاه‌ها از عناوین دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس، و دکتری استفاده می‌کنند. مربی، استادیار، دانشیار،و استاد نیز عناوینی است که برای افرادی که در مراکز علمی اعم از دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی مشغول خدمت‌اند، به کار می‌روند و هر یک نشان از رتبه علمی خاصی دارند. در مراکز نظامی نیز یک سلسله نشان‌ها و عناوینی وجود دارد که متمایز کننده اشخاص بر حسب دانش و تجربه و سابقه خدمت آن‌هاست. در مراکز علمی حوزوی نیز از گذشته عناوینی مرسوم بوده که عبارت‌اند از: ثقة الاسلام، علامه، آخوند،‌ شیخ، ملا، محقق، حجت الاسلام، حکیم، معلم  و جز این‌ها. گذر زمان در عناوین حوزه  علوم دینی تغییراتی ایجاد کرد و برخی عناوین کاربرد خود را از دست داده و برخی دیگر که زمانی برای عالی‌ترین رتبه‌های علمی به کار می‌رفتند، به رتبه‌های پایین‌تری تنزّل کردند (مانند ثقة الاسلام که مثلا برای مرحوم کلینی- اعلی الله مقامه- به کار می‌رفت، امروزه اگر به ندرت به کار رود، وصفی برای طلاب مبتدی است.)

 

 

 

عناوینی که امروزه در حوزه‌های علمی به کار می‌رود،‌ عبارت‌اند از:‌

طلبه: برای طلاب مبتدی تا حدود پایه 6 (پایان لمعه) و نیز برای طلابی که ملبس نیستند هر چند تا پایه 10 (پایان کفایه الاصول) رسیده باشند.

تذکر: بسیاری از اساتید از باب تواضع برای معرفی خود تنها به عنوان «طلبه» بسنده می‌کنند؛ بنابراین، طلبه را نباید عنوانی برای گروهی خاص از طلاب به شمار آورد،‌ هرچند غلبه کاربرد  برای طلاب مبتدی است. 

روحانی: وصفی عام است و تنها برای کسانی به کار می‌روند که از لباس روحانیت استفاده می‌کنند.

حجت الاسلام: برای طلبه ملبس تا پایه 10 و نیز برای طلاب کم سن و سال بالای پایه 10 .

حجت الاسلام و المسلمین: برای طلاب بالای پایه 10. 

تذکر1: اگر طلبه‌ای ملبس و در رتبه بالای پایه 10، مدرک دکتری در یکی از رشته‌های دانشگاهی را گرفته باشد،‌ چنانچه هر دو عنوان مورد  استفاده قرار گیرد،‌ از «و المسلمین» استفاده نمی‌شود و  مثلا گفته  می‌شود: حجت الاسلام دکتر؛ اما اگر فقط از عناوین حوزه استفاده شود،‌ گفته می‌شود: حجت الاسلام و ا لمسلمین. این روش در برخی مراکز علمی حوزوی و حوزوی دانشگاهی رعایت می‌شود. همچنین معمولاً در کنار عنوان «آیت الله» از عنوان دکتر استفاده نمی‌شود.

تذکر 2: حجت الاسلام و  المسلمین عنوانی است با دامنه وسیع‌تر از دکتری؛ یعنی ممکن است کسی که هنوز به رتبه دکتری نرسیده متصف به این عنوان باشد و ممکن است کسی که شاگردان بسیاری چه حوزوی‌ و چه دانشگاهی‌ در مرتبه سطح چهار (معادل دکتری) یا دکتری دارد (به ویژه در رشته‌های غیر فقهی) همچنان متصف به این عنوان باشد. البته معمولا چنین افرادی با کمک وصفی دیگر مانند استاد، فقیه، شیخ و جز این‌ها از دیگران متمایز می شوند، هرچند گاه چنین تمایزی اتفاق نمی‌افتد و رتبه علمی شخص همچنان مجهول باقی می‌ماند؛ بنابراین، در حوزه علمیه- تا آنجا که بنده اطلاع دارم- عنوانی که معادل دکتری باشد،‌ وجود ندارد و شاید به همین دلیل باشد که گاه برای معرفی  حوزویانی که مدرک سطح چهار دارند، از عنوان دانشگاهی «دکتر» استفاده می‌شود. 

آیت الله: این وصف بر اجتهاد شخص دلالت دارد و معمولا برای کسانی به  کار می‌رود که از کرسی درس فقه و اصول قابل قبولی در حوزه  برخوردارند و تا حدودی به اجتهاد شهره هستند. 

تذکر: متأسفانه در مقطعی برخی که موفق به اخذ سطح چهار می‌شدند، رتبه خود را به جای دکتری معادل آیت الله قلمداد می‌کردند که خوشبختانه این نوع برداشت منسوخ شده است.

آیت الله العظمی: این عنوان اگر به کار رود،‌ تنها برای مراجع تقلید است.

استاد: عنوانی عام است و معمولا برای کسانی به کار می‌رود که کرسی درس دارند. 

استاد معظم: این وصف عام برای استادانی است که سالیان طولانی در سطوح عالی به تدریس اشتغال دارند و می‌تواند در کنار عناوین حجت الاسلام و المسلمین تا آیت الله و گاه آیت الله العظمی به کار رود.

علامه: به اشخاص متبحر در چند رشته علمی غیر مرتبط به کار می‌رود. این لقب کاربستی بسیار محدود دارد ولی هنوز ملاک مشخصی برای آن تدوین نشده است.

حکیم: معمولا به فیلسوفان شاخص اسلامی اطلاق شده است. 

حکیم متأله: اگر فیلسوفی اسلامی افزون بر فلسفه اسلامی در عرفان نیز ورود کافی داشته باشد، متصف به متأله  می‌شود.

افزون بر عناوین فوق، اوصافی نیز وجود دارند که معمولا متناسب شخص به کار می‌روند: دانش‌پژوه، دانشور، اندیشمند، دانشمند.

در حوزه‌های علمیه حتی دعاها نیز بی حساب و کتاب نیست:

زید عزه، دام عزه، دامت برکاته، دام ظله، دام ظله الوارف، دامت معالیه.

پیشوندهای حوزویان نیز خالی از دقت نیستند و به ملاحظه شخص و شخصیت علمی و جایگاه اجتماعی او به کار می‌روند:

شیخ (معمولا برای اساتید عرب حوزه‌های خارج از ایران به کار می‌رود.)، جناب،مستطاب، حضرت.

پیشنهادات:

1.  کمیته‌ای زیر نظر شورای عالی حوزه علمیه قم عهده‌دار تبیین معانی و تعریف و یا وضع القاب جدید و ارائه ملاکات ارزیابی شود تا حوزه نیز مانند برخی مراکز دیگر از آفات عدم شفافیت القاب، سوء استفاده از القاب  و یا  عدم وجود القاب متناسب بابرخی سطوح علمی مصون بماند و در خصوص القاب به استقلال مطلوب دست یابد تا نیاز نباشد با ذکر معادل مشخص شود. 

2. جواز تلبس، جواز تبلیغ، جواز رسمی برپایی کرسی درس خاص یا سطح خاص، جواز اجتهاد، ایجاد سایتی برای همه حوزویان برای نشان دادن سطح علمی آن‌ها و مانند این‌ها نیز نیازمند تدبیر جدی‌اند