یادداشت‌‌های جواهری

چند نکته در باره درس معناشناسی

امسال توفیق شد در مقطع 4 (دکتری) دو واحد معنی‌شناسی را درس گفتم. نکاتی به نظرم رسید که شاید به کار معناشناسان بیاید:

1. متأسفانه سرفصل‌ها به هیچ عنوان تناسبی با زمان در نظر گرفته نداشت و در زمان مورد نظر تنها امکان داشت گذری بر معنی شناسی انداخت که لایغنی و لایسمن من جوع!

2. متن آموزشی مناسب در اختیار نبود و دو کتاب مناسب‌تر یعنی: «معناشناسی 1 و 2 » دکتر قائمی‌نیا و «معناشناسی قرآن» دکتر سعیدی روشن به هیچ عنوان مناسب تدریس نیستند، هرچند کتاب نخست با هدف تولید درسنامه نگاشته شده است.

3. ابهام بر هر دو کتاب سایه انداخته و قلم سنگین هر دو مؤلف، مخاطبان را رنج می‌دهد، سنگینی و ابهامی که با کمی دقت و ذوق می‌توانست به شدت کاهش یابد.

4. جامعیت کتاب معناشناسی قرآن بسیار بیشتر و بهتر از معناشناسی 1 و 2 است و تبیین های کتاب آقای قائمی‌نیا بسیار مناسب‌تر است. بخش‌هایی از کتاب معناشناسی قرآن در حقیقت بیان تاریخچه آن است نه بیان خود آن! 

5. اختلاف نظر این دو مؤلف قابل توجه و غیر قابل گذشت است و همین امر در انگیزه مخاطبان تزلزل ایجاد می‌کند.

6. مشکل مهمی که به خوبی احساس می‌شد، این باور بود که معناشناسان حرف جدیدی ندارند و همان مطالب سنتی را در قالب‌ و زبان جدیدی ارائه می‌دهند. به تعبیر دیگر، مخاطبان احساس نمی‌کردند که مطالعه این کتاب‌ها در این اندازه، می‌تواند گامی نو برای آن‌ها در مبانی و قواعد و روش‌شناسی تفسیر باشد. لازم است مؤلفان محترم در خصوص آورده‌های جدید معناشناسی و تفاوت آن با منابع سنتی به طور شفاف و بدون حاشیه سخن بگویند.

7. ضروری بود پیش از قرار دادن چنین ماده درسی و سرفصل هایی، کتاب درسی مورد تأیید نگاشته و ارائه شود تا وقت طالبان علم هدر نرود!

8. سرفصل‌ها عبارت بودند از: 

کلیات، پیشینه‌ معناشناسی واژگانی، نظریه‌های معناشناسی واژگانی و کاربرد آن در فهم و تفسیر قرآن (ساختگرا، نو ساختگرا، زایشی، شناختی، ترکیبی (بررسی الگوی ایزوتسو))، بررسی کاربرد معناشناسی ساختگرا و ترکیبی در فهم واژگان قرآن (نظریه حوزه واژگانی (رویکرد قرآنی)، (روابط همنشینی, صوری و جانشینی)، تحلیل مؤلفه‌ای، معناشناسی روابط مفهومی)، فرایند معناشناسی واژگان قرآنی، ارائه نمونه‌های عینی از قرآن.

در برابر این حجم از سرفصل‌ها برای دو واحد فقط می‌توان لبخند زد! تبسم