برای درس تاریخ قرائات در مقطع دکتری متن تاریخ قرائات التمهید استاد معرفت را به عنوان متن درسی انتخاب کردم. در ضمن تدریس بر این کتاب تعلیقاتی زده‌ام که مهم‌ترین آن‌ها را در این وبلاگ به اشتراک می‌گذارم شاید مورد استفاده دیگران هم قرار گیرد. 

القراءات فى نشأتها الاولى‏
... و اول من احس بهذا الخطر الرهیب، هو الامام أمیر المؤمنین علیه السلام فقام فى وجه هذا الباب و اغلقه غلقا مع الابد.
ذکروا ان رجلا قرأ بمسمع الامام علیه السلام‏ وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ (الواقعة: 29) فجعل الامام یترنم لدى نفسه: ما شأن الطلح؟ انما هو
التمهید فی علوم القرآن، ج‏2، ص: 12
طلع‏، کما جاء فى قوله تعالى: وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِیدٌ (ق:
10). و لم یکن ذلک من الامام اعتراضا على القارئ، و لا دعوة الى تغییر الکلمة، بل کان مجرد حدیث نفس ترنم علیه السلام به. لکن اناسا سمعوا کلامه، فهبوا یسألونه: الا تغیره؟ فانبرى الامام، مستغربا هذا الاقتراح الخطیر، و
قال کلمته الخالدة: «لا یهاج القرآن بعد الیوم و لا یحول»[1].
[تعلیقه: بسیار بعید است این نسبت درست باشد؛ زیرا امام ع مانند اشخاص عادی نیست که در این مسئله بسیار مهم نتواند خود را کنترل کرده و برخلاف حکمت عمل کند و بعد این رفتار مایه دردسر شود!‌ او اگر قرار است – برفرض تحریف – قرآن تغییر نکند و به همان شکل باقی بماند، می‌بایست سکوت اختیار می‌کرد و سخنی هرچند به صورت زمزمه – که البته گویا چندان هم  زمزمه نبوده - نمی‌گفت تا عده‌ای – آن هم از افراد معمول – بشنوند و در تاریخ فریاد کنند! در واقع ما این روایت را با توجه به شخصیتی که از امام سراغ داریم، مشکوک و بسیار ضعیف و کالمردود می‌دانیم.]
و اصبح موقف الامام علیه السلام هذا مرسوما اسلامیا مع الابد:
لا یحق لمسلم ان یمد ید اصلاح الى اخطاء القرآن، مهما کانت نیته صادقة ام کاذبة، و بذلک حل القرآن الکریم وسط اطار من التحفظ الکامل على نصه الاصیل، و سلم من التحریف و التبدیل أبدیا.

....