سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشت‌‌های جواهری

چند سؤال از اهل تسنن

چند سؤال از اهل تسنن

یک. احمد در مسند خود آورده که ابوبکر بن قحافه گفته است: « أما واللَّهِ ما أنا بخیرکم ولقد کنتُ لمقامى هذا کارِهاً ولوددتُ ‏فیکم من یکفینی، أفتظنّون إنّی أعملُ فیکُم بسنّة رسول اللَّه‏إذن لا اقوم بها، إنّ رسول اللَّه‏صلى الله علیه وآله کان یعصمُ بالوحى وکانَ معهُ‏مَلَک، وإن لی شیطاناً یعترینی، فاذا غضبتُ فاجتنبونى...؛ ترجمه: به خدا سوگند! من بهترین شما نیستم و همانا از مقامم کراهت دارم، دوست داشتم کسى از شما این کار را بر عهده گیرد. آیا فکر‏ مى‏کنید که من طبق سنت رسول خدا- صلى الله علیه وآله- رفتار مى‏کنم؟! (خیر) پس ‏انجام آن کار را بر عهده نمی گیرم. پیامبر خدا- صلى الله علیه وآله- به کمک وحى معصوم بود و فرشته‏اى همراه او بود و او را یارى مى‏کرد، ولى من شیطانى دارم که‏ عارض من مى‏شود؛ بنابراین، اگر غضبناک شدم از من اجتناب کنید... .» (مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 14، ح 81؛ تاریخ الخلقاء، ص 48-47)

سؤال1: با توجه به این که قرآن می فرماید: «إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الغَاوِینَ* وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ»

و:

«إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ* إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُمْ بِهِ‏مُشْرِکُونَ»

سخن ابوبکر چگونه توجیه می شود؟

سوال 2: اگر ابوبکر شرایطش را نداشته به چه حجتی عهده‌دار مقام شده و اگر شرایطش را داشته به چه حجتی استعفا کرده؟

سؤال 3: ما از کجا بدانیم که چه سخن و رفتاری از او شیطانی بوده و چه رفتار یا گفتاری مطابق سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله)؟

________________________________________

دو. بخاری از پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله-  نقل کرده است که فرمود:  « فاطمة بضعة منی، فمن أغضبها أغضبنی» ترجمه: فاطمه پاره تن من است، پس هر کس او را آزار دهد، مرا آزار داده است.

متقی هندی نیز آورده است: «إن الله یغضب لغضب فاطمة و یرضی لرضاها» (کنز العمال، ح34222 و 34223)

حاکم در المستدرک علی الصحیحین این حدیث صحیح (حاکم به صحیح بودن تصریح دارد و اساسا کل مستدرک از دیدگاه او همین طور است) را آورده است: «هر کس فاطمه را آزار دهد، خدا را آزار داده است» (المستدرک، ج 3، ص 154،  دار المعرفة)

سوال:‌ اگر این احادیث را کنار هم بگذاریم به دست می آید: هر کس فاطمه را آزار دهد، خدا و پیامبر او را آزار داده  و غضب خدا و پیامبرش را به دست آورده است.

حال در صحیح بخاری می‌خوانیم: «فاطمه بر ابوبکر خشم گرفت و با او سخن نگفت تا رحلت کرد.» (صحیح بخاری، ح 1265)

این احادیث را چگونه باید جمع بندی کنیم؟

اگر گفته شود:‌ فاطمه بی‌خود غضبناک شده، گوییم: پس به تصریح پیامبر، خدا و رسولش نیز بی خود غضبناک می شوند، راه دیگر این است که سخن صریح پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله- را تحریف معنوی کنیم!

________________________________________

سه. ابن حجر در شرح صحیح بخاری نقل کرده است: «فاطمه بر ابوبکر خشم گرفت و از او دوری جست تا آن که پس از شش روز از دنیا رفت. همسرش علی بر او نماز گزارد و ابوبکر را ز این ماجرا آگاه نکرد» (فتح الباری، کتاب المغازی، باب خیبر، ج 7، ص 493، ح 4240؛ الفرائض، ج 12، ص 5، ح 6726)

سؤال: دخت گرامی پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله- به حکم روایت بخاری و دیگران که در شمار قبل (دوم) گذشت، بهترین زنان جهان بود و طبعاً چنین زنی معصوم یا تالی تلو معصوم است،‌ حال چنین زنی چرا با ابوبکر بیعت نکرد؟ اگر واقعا خلافت ابوبکر مشروع بود، چرا دخت گرامی پیامبر اعظم- صلی الله علیه و آله- نسبت به وی خشمگین بود؟

پیامبر- صلی الله علیه و آله- فرمود: «من مات و لم یکن فی عنقه بیعة امام فقد مات میتة جاهلیتة» (صحیح مسلم، ج 6، ص 22؛ سنن بیهقی، ج8، ص 156؛ و ...) اکنون دو نکته قابل توجه است، باید ببینیم کدام درست است:

  1. فاطمه زهرا –سلام الله علیها- با ابوبکر بیعت نکرد و بیعت امامی را بر گردن نداشت، در این صورت- العیاذ بالله- مرگ جاهلی داشته است!!
  2. کسی که خود را امام زمان معرفی می کرد، امام واقعی نبود بلکه در جایگاه امام واقعی نشسته بود و فاطمه زهرا- سلام الله علیها- بیعت امام دیگری (علی (ع)) را بر گردن داشت.

کدام یک را بپذیریم؟

بخاری نقل می کند که پیامبر- صلی الله علیه و آله- فرمود: «فاطمة سیدة نساء اهل الجنة» (صحیح بخاری، ج4، ص 25، باب مناقب قرابة رسول الله (ص)) نیز فرمود: «یا فاطمة! إن الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک» (صحیح بخاری، ج4، ص 210؛ مستدرک حاکم، ج3، ص 154) و احادیث مشابه که بسیار است.

این مسئله را چگونه جمع بندی کنیم؟

________________________________________

چهار. در روایات بسیار زیادی از پیامبر اکرم (ص) آمده که:

  1. تعداد خلفا و امامان راستین و دست اندکاران اصلی و درجه اول بعد از وی منحصر به دوازده نفر است نه کم و نه زیاد. (مانند: یکون بعده اثنی عشر خلیفة بعدد نقباء بنی اسرائیل (مسند احمد، 1/ 398؛ یکون اثنی عشر امیرا فقال: ... کلهم من قریش (همان، 5/ 90؛ و ...))
  2. تمام این دوازده نفر از قریش اند و بر حسب روایات، این عده فقط از بنی هاشم و از خاندان رسالت خواهند بود، نه از تیرها و قبایل دیگر قریش. (مسند احمد، 5/ 90 )
  3. پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله- جانشینان و رهبران امت اسلامی پس از خود را به نقباء بنی اسرائیل تشبیه کرده اند و این که تعداد خلفای آن حضرت با اصحاب حضرت موسی- علیه السلام- برابر است، و طبق فرموده قرآن (مائده، 12) نقبای بنی اسرائیل دوازده نفر بوده است.

(روایات فوق را در منابع ذیل ببینید: مسند احمد بن حنبل، 1/ 398 و 406؛ مسند بزار به نقل فتح الباری و مجمع الزوائد و تاریخ الخلفای سیوطی و غیره؛ معجم الکبیر طبرانی، 10/ 195، شماره 10310؛ مسند ابو یعلی، 8/  444، ح 5031؛ تلخیص المستدرک، ذهبی، 4/ 501؛ سیر اعلام النبلاء، ذهبی، 1/ 411؛ کنز العمال، ح 14971؛ صحیح مسلم، 6/ 3،  المستدرک علی الصحیحین، نیشابوری، 3/ 617 و ....)

در باره این احادیث بین سنی و شیعه بحث های بسیاری رخ داده که در کتب حدیثی و کلامی آمده است، اینک سؤال ما این است که:

سؤال1: این دوازده نفر کیانند؟ اگر دوازده امام مورد قبول شیعه که در روایات بسیاری به نام از پیامبر (ص) نام برده شده اند، نیستند، چه کسانی هستند؟ طبیعتا نمی توان ابوبکر، عمر، عثمان و علی (علیه السلام) را ذکر کرد، زیرا از چهار نفر تجاوز نکردند. خلفای بنی امیه هم نیستند، چون از دوازده نفر تجاوز کردند. خلفای عباسی نیز نیستند، زیرا آن ها هم از دوازده نفر عبود کردند، پس این دوازده نفر کیانند؟

لطفا در پاسخ خود از معاویه که امام حسن- علیه السلام- را شهید کرد، نام نبرید؛ همچنین از: یزید سگ باز که امام حسین- علیه السلام- را به شهادت رساند،  مروان بن حکم و به تعبیر پیامبر (ص) «وزغ بن وزغ» که قاتل ده ها هزار مرد و زن مسلمان بود (وی حجاج بن یوسف را بر جان و مال و ناموس مسلمانان مسلط کرد)، ولید که قرآن را هدف تیر اندازی خود قرار داد و شعر کفر آمیز گفت و مانند این ها.

سؤال 2: با توجه به این حدیث که به فراوانی در کتب اهل تسنن آمده «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیة؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است» (مانند: مسند احمد، 2/ 83 و 111و 154و 296 و 3/ 446و 4/ 96 ؛ تاریخ الکبری، بخاری، 4/ 54، شماره 1938و 6/ 445، شماره 2943 و ... )

و با توجه به این که خلفا و امامان بعد از پیامبر (ص) دوازده نفرند، امام این زمان کیست؟

(شیعه معتقد است امام زمان، حضرت مهدی- عجل الله تعالی فرجه الشریف- از فرزندان حضرت علی و فاطمه – علیهما السلام- است که اینک زنده  و در پرده غیبت است. تفصیل این مطلب طولانی است و در جای خود باید بازگو شود. البته اهل تسنن در بخشی از این اعتقاد با شیعه همرأی اند.)