مدتی است بحث نماهای رومی در شهر مقدس قم داغ است. این مطلب در دامنه فقه توسعه بوده و نیز بی‌ارتباط با فقه میراث نیست و در مسیر مسئله پیشین ما که ردیابی قاعده لاضرر در قوانین میراث و توسعه بود نیز قرار دارد. مدتی پیش متنی در این خصوص نگاشته و نماهای رومی را با رویکرد فقهی بررسی کرده بودم، لیکن به دلیلی از گذاشتن کامل آن در فضای مجازی خویشتن‌داری کردم. اما لازم می‌دانم به بیان نکاتی کوتاه بسنده کنم و به این امید ببندم که به کار آید.

1. با ذوق و سلیقه مردم شایسته نیست با استمداد از قوه قهریه مقابله کرد و تنها راه توجیه فرهنگی و ارائه جایگزین است.

2. بهانه ترویج فرهنگ غرب برای همه نماهای رومی درست نیست و بررسی این موضوع به لحاظ آثار موجود ایرانی و اسلامی چندان دشوار نیست و در فضای مجازی پژوهشی در این باره دیدم.

3. بهتر است برای مبارزه با نماهای رومی اقدامات ذیل انجام گیرد تا با موفقیت روبه‌رو شود:

3-1. ارائه جایگزین مناسب. پیشنهاد می‌کنم میراث و شهرداری با ارائه نمونه‌های گوناگون نمای مستقل و نماهای تلفیقی پیش‌گام باشند.

3-2. امتیاز دادن به نماهای مورد تأیید دیگر.

3-3. بررسی مسئله امنیت نماهای رومی و نیز نماهای سنگی غیر رومی. در این خصوص پیشنهادهایی هست که در جای خود باید ارائه شود.

3-4. تمرکز بر اجتناب از تجمّل‌گرایی.  

مهم‌ترین اقدام بررسی این نماها از حیث تجمل‌گرایی است. تجمل گرایی در نماهای رومی (البته نه همه طرح‌های رومی بلکه برخی نماها و طرح‌ها) آسیب و آفتی است که به شدت در شریعت مقدس اسلام مورد نهی قرار گرفته و روایات عجیبی در این خصوص وجود دارد که اگر مردم و معماران از آن‌ها آگاه شوند، خود از نماهای رومی تجمّلی دوری می‌کنند. دولت اسلامی نیز می‌تواند و چه بسا باید در محدوده‌ای که مبتنی بر پژوهش مقبول تعریف می‌شود، به جلوگیری از این گونه فرهنگ‌سازی‌ها اقدام کند. 

برای بررسی ابعاد امنیت و تجمّل این نماها لازم است کمیته‌ای از افراد کارشناس بی‌غرض که برخی از آن‌ها با مبانی اسلام آشنایی کامل داشته باشند، تشکیل شود و مسئله همه جانبه بررسی و تصمیمی آگاهانه و جمعی گرفته شود. در این صورت است که مردم خود همراهی خواهند کرد.