[15137] مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شِهَابِ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَدْ عَرَفْتَ حَالِی وَ سَعَةَ یَدِی وَ تَوْسِیعِی عَلَى إِخْوَانِی فَأَصْحَبُ النَّفَرَ مِنْهُمْ فِی طَرِیقِ مَکَّةَ فَأُوَسِّعُ عَلَیْهِمْ، قَالَ: لَا تَفْعَلْ یَا شِهَابُ إِنْ بَسَطْتَ وَ بَسَطُوا أَجْحَفْتَ بِهِمْ وَ إِنْ هُمْ أَمْسَکُوا أَذْلَلْتَهُمْ فَاصْحَبْ نُظَرَاءَکَ اصْحَبْ نُظَرَاءَکَ (وسائل الشیعة، ج 11، ص 414)
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَیْنِ مِثْلَهُ
سند روایت صحیح است و معتبر و راوی- شهاببن عبدربه- از بزرگان شیعه است. میگوید با چند نفر از دوستانم به طرف مکه راه افتادیم. چون وضع مالیام خوب است، در مسیر برای دوستانم خرج میکردم و برای آنها دست به جیب میشدم. (البته نمیدانم چرا شهاب اینها را به حضرت عرض کرده، شاید فکر میکرده کار خوبی کرده و خواسته گزارشی بدهد، یا احساس بدی پیدا کرده و خواسته برای کارش از حضرت امضا بگیرد و یا مطلب دیگری بوده، خدا میداند.) حضرت فرمود: شهاب، این کار را نکن! اگر تو [به تعبیر من] ولخرجی کردی و آنها هم مجبور شدند دست به جیب شوند [تا در برابر تو شرمنده نشوند و کم نیاورند]، نسبت به آنها اجحاف و ستم کردهای [چون ممکن است طرف نخواهد خرج کند و یا از نظر مالی در تنگنا باشد و بخواهد سفر کمخرجی داشته باشد] و اگر دست به جیب نشوند و پا به پای تو نیایند، آنها را خوار کردهای! شهاب با همتیپهای خودت همراه شو! با همردیفهای خودت همراه شو!
توضیح:
این روایت به خوبی گویای حرمت شأن مؤمن است. در روایتی آمده: «والله ، إن المؤمن لأعظم حقا من الکعبة؛ قسم به خدا ، حق مؤمن از کعبه بزرگتر است.» (بحار الأنوار ج 68 ص 64) مؤمن در سختی باشد بهتر است از اینکه شأنش پایین بیاید. البته انسان میتواند به واسطه و به شکلهای مختلف کمک کند که شأن مؤمن پایین نیاید. مثلاً اگر کسی محتاج کمک است میتواند پولی به صندوقی بدهد و به طرف بگوید من واسطه میشوم وام طولانی مدت بگیری و یا پولش را به بزرگی از فامیل یا غیر آنها بدهد و به او بگوید از طرف شما وکیل باشم که به کسی بدهم و برای حفظ آبرو نه اسم او را به شما میگویم و نه میخواهم خودم مستقیماً بدهم، فقط خواستم در جریان باشید و راههای دیگر. باید باور داشته باشیم که خدا از همه چیز آگاه است و هیچ چیز از او پنهان نیست: « فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ ؛ پس هرکس بهاندازه سنگینى ذرّهاى خوبى کند در آنروز آنرا مىبیند».
تبصره:
اگر گروهی از همان اول قرار گذاشتند که شخصی از بین آنها خرجشان را بدهد و خلاصه به آن راضی بودند، در این صورت، اشکالی بر آن شخص نیست. به این مطلب در روایت ذیل اشاره شده هرچند سند روایت ذیل به قوت سند روایت بالا نیست:
[ 15140] وَ عَنْ أَبِیهِ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الْقَوْمِ یَصْطَحِبُونَ فِیهِمُ الْمُوسِرُ- وَ غَیْرُهُ فَیُنْفِقُ عَلَیْهِمُ الْمُوسِرُ قَالَ- إِنْ طَابَتْ بِذَلِکَ أَنْفُسُهُمْ فَلَا بَأْسَ بِهِ- قُلْتُ فَإِنْ لَمْ تَطِبْ بِذَلِکَ أَنْفُسُهُمْ- قَالَ یَصْبِرُ (أو یصیر) مَعَهُمْ یَأْکُلُ مِنَ الْخُبْزِ- وَ یَدَعُ أَنْ یُسْتَثْنَى مِنْ ذَلِکَ الْهِرَابِ.