تأملی در قوانین مربوط به کشاورزی و روستا و روستائیان/1
در دهه گذشته در مهمترین بخشهای اداری و علمی کشور جاسوس و نفوذی کشف شد؛ از تیم فوق حساس هستهای (مانند آنچه در سریال گاندو به آن پرداخته شد) گرفته تا محیط زیست (مانند کاووس سیدامامی) و غیره. با خود میاندیشم اگر دشمن ذرّهای فکر داشته باشد، از حوزه کشاورزی غافل نمیماند؛ بنابراین از خود میپرسم اگر دشمن در حوزه کشاورزی نفوذی داشته باشد و قرار باشد نفوذیهای آنها در امر کشاورزی اختلال ایجاد کنند و به آن ضربه بزنند، چه اقداماتی را انجام میدهند؟
با توجه به آشنایی نگارنده با کشاورزی سنتی و ارتباط وثیق و طولانی با کشاورزان، پاسخهای ذیل بر قلمم جاری شد:
- ترویج محصولات تراریخته؛
- ترویج بذرهای عقیم؛
- انحصاری کردن بذر و وابسته کردن آن به خارج؛
- ترویج کشاورزی سنتی در برابر کشاورزی علمی و جدید و دور از دسترس کردن دانش روز کشاورزی از کارشناسان و کشاورزان داخل؛
- تلاش در غیر صنعتی کردن کشاورزی؛
- تشتت در توزیع فرآوردههای کشاورزی و قدرت بخشیدن به واسطهها و مافیای بازار میوه و سایر فرآوردهها؛
- ترویج کشتهایی که منابع انرژی و مالی را از بین میبرد؛
- آلودگی آب با ترفندهای گوناگون؛
- آلودگی خاک و نیز وارد کردن انواع آفات حیوانی و گیاهی؛
- ترویج مقالات با نتایج مخدوش و یا غیر متناسب و متلائم با جغرافیای ایران؛
- پراکندن انواع شایعات برای ناامید کردن کشاورزان به آینده کشاورزی در ایران (مثلاً بزرگنمایی کشاورزی غرب در برابر کشاورزی داخل و مسائل بسیار زیاد دیگر)؛
- دور نگه داشتن امکانات رفاهی از روستائیان؛
- تحقیر روستائیان به شکلهای مختلف (ساخت جک و فکاهی وتقلید صدا و لهجه؛ تمسخر لباس و سبک زندگی؛ القای اوصافی مانند کمهوشی و عقبماندگی برای روستائیان؛ و ...)؛
- پارهپاره کردن و تقسیم اراضی و سعی در کوچک کردن زمینهای کشاورزی با وضع قوانین خاص؛
- از بین بردن یا بیخاصیت کردن نهادهای حامی کشاورزان و روستائیان و بیپناه کردن آنها؛
- ایجاد اشکال در مسیر بیمه روستائیان و فراوردههای کشاورزی و دامی؛
- ایجاد قوانین دست و پا گیر و سخت کردن تولید برای روستائیان با وضع قوانین در ظاهر حمایت از کشاورزی و محیط زیست و منابع طبیعی و مانند اینها؛
- ترویج استفاده از سمومات برای ورود آسیب به فرآوردههای کشاورزی و دور کردن روستائیان از کشت ارگانیگ؛
- ایجاد دغدغه برای کشاورز و مزاحمت برای او هرچند با قوانین به ظاهر به نفع کشاورزی و با بهانه جلوگیری از تغییر کاربری؛
- دور کردن روستائیان از هرگونه تعاون و مشارکت در کشاورزی و صنایع وابسته و نیز دامداری برای انفرادی کردن امور کشاورزی و افزایش هزینه؛
- انفرادی کردن کشاورزی و شخصی کردن درآمد و خلل به امنیت درآمد آنها (مثلاً در دامداری با انفرادی کردن آن هزینه ایجاد امنیت و رفع و دفع دغدغه از دزدی، مرگ و میر، آفات و ... بسیار زیاد و گاه غیر قابل تحمل میشود و موجب خروج و فرار به ویژه خرده سرمایهها از این بازار میگردد.)
- ترویج برتری زندگی شهری بر روستایی و منوط و وابسته دانستن پیشرفت فرزندان و آینده آنها به زندگی در شهر و سبک زندگی شهری از طریق ساخت فیلم و غیره؛
- سخت کردن تحصیل فرزندان روستائیان و مضایقه از اعطای امتیازهای مکفی و قابل توجه تشویقی به روستائیان.
به موجب گمانههای فوق – که البته بدون اولویتبندی نگاشته شده و بعضاً قابل تجمیع است- شایسته بلکه بایسته است نهادها و مسئولان مربوط به ویژه وزارت کشاورزی و جهاد کشاورزی و مجلس شورای اسلامی و دیگر مسئولان نسبت به بازخوانی قوانین و کارشناسی مجدد آنها بدون فوت وقت اقدام کنند.