متن: هناک عوامل اخرى زعموها ذات صلة بتکییف قراءة القرآن، او اختیار قراءة غیر قراءة الآخرین.
... و علیه، فالقراءات من هذا القبیل ساقطة رأسا.
[تعلیقه: در پایان این فصل (عوامل نشوء الاختلاف) لازم است به برخی آرای دیگر در خصوص منشأ اختلاف قرائات اشاره شود. آقای فضلی در کتاب تاریخ قراءات فصلی را با همین عنوان گشوده است. وی برخلاف نویسنده التمهید هیچ سهمی برای اختلاف مصاحف و ابتدایی بودن رسم الخط قائل نیست و تمام اختلاف قرائات را در دو چیز و زیرمجموعه آنها جستجو کرده است: 1. تعدد نزول؛ 2. تعدد لهجهها.
«و من کل هذا نخلص الى أن القراءات القرآنیة ترجع فی اختلافها الى سببین رئیسین هما: 1 - تعدد النزول: و یدخل فیه قراءة النبی (ص) و کثیر من المروى عن الصحابة (ر) عن النبی (ص) و بعض من تقریر النبی (ص). 2 - تعدد اللهجات: و یدخل فیه القلیل من فعل النبی (ص) و الکثیر من تقریره (ص). و کذلک نخلص الى أن هذا التعدد فی القراءات کان تیسیرا و توسعة على الامة الاسلامیة و هی الامة المرحومة. و عند رجوعنا الى ما وقفنا علیه فی تطور القراءات، نخلص الى أن جملة من هذه القراءات قد شملتها عملیة التشذیذ.» (القراءات القرآنیة, ص 101- 102)
ابن قتیبه نیز در باره وجوه و انواع اختلاف قرائات گفته است: «هم? این وجوه را باید کلام خداوند متعال برشمرد که آن را «روح الامین» یعنى جبرائیل (علیه السلام) بر رسولش (صلّى اللّه علیه و آله و سلم) نازل کرده است، به این دلیل که آن حضرت در هر ماهى از ماه رمضان آنچه از قرآن نزد او فراهم مىآمد با جبرائیل (علیه السلام) معارضه و مقابله مىکرد، و خداوند بر طبق مشیت به حقّ خود یا بر آن مىافزود و یا چیزى را نسخ مىکرد؟! و هر طور که مىخواست در رابطه با قرآن کریم دستوراتى در جهت توسعه و تسهیل بر بندگانش اعلام مىفرمود، و از جمل? آنها این بود که دستور داد هر گروهى مطابق لغت و لهجه و عادت خود از لحاظ تلفظ، قرآن کریم را قرائت کنند» (تأویل مشکل القرآن، ص 30؛ تاریخ قراءات قرآن کریم، عبدالهادی فضلی، ص 113-116).]
به نظر میرسد بتوان تعدد لهجه را - فارغ از جواز یا عدم جواز - در اختلاف قرائات دخیل دانست لیکن تعدد نزول از دیدگاه شیعه مردود است. بر اساس روایات شیعی قرآن تنها یک قرائت دارد و قرائت پیامبر اکرم? و اهل بیت ع نیز یک قرائت واحد است و اگر مماشات و تسهیلی اتفاق افتاده باشد تنها در خصوص اختلاف لهجه و آنهم تا جاییاست که محتوا تغییر نکند. آقای فضلی با نقل روایاتی قرائات مختلفی را از پیامبر اکرم? روایت کرده است. نیز نقل کرده که حضرتش در برابر اختلاف قرائات صحابه سکوت میکردند و به آنها رخصت میدادند تا به شکلهای مختلف قرائت کنند. همچنین با نقل روایاتی مدعی شدهاند که قرآن با قرائتهای مختلفی نازل شده است.
همچنین وی به سخنی از صاحب حدائق استناد جسته است: «استاد ما شهید ثانى در «شرح الرسالة الالفیة» - در اشاره به قراءات سبع - مىگفت: هم? این قراءات از سوى خداى متعال است که آنها را «روح الامین» بر قلب سید المرسلین (صلّى اللّه علیه و آله و سلم) - به منظور تخفیف و تسهیل بر امت اسلامى و آسان گرفتن بر اهل ملت اسلام - نازل کرده است». (الحدائق الناضرة، یوسف بحرانی، ج8، ص 69؛ نیز ر.ک: مفتاح الکرامة، سید محمدجواد حسینی عاملی, ج2، ص 392)
لیکن چنانکه گفتیم و نویسنده التمهید به آن خواهد پرداخت، «ان القرآن واحد نزل من عند واحد، و لکن الاختلاف یجیء من قبل الرواة». افزون بر این روایت، در روایات تاریخی آمده است که پیامبر اکرم? در برابر اختلاف قرائت موضع سخت میگرفتند:
تفسیر الطبری عن عبداللَّه : اختَلَفَ رَجُلانِ فی سورَةٍ ، فَقالَ هذا : أقرَأَنِی النَّبِیُّ صلى اللّه علیه و آله ، وقالَ هذا : أقرَأَنِی النَّبِیُّ صلى اللّه علیه و آله ، فَأُتِیَ النَّبِیُّ صلى اللّه علیه و آله فَأُخبِرَ بِذلِکَ ، قالَ : فَتَغَیَّرَ وَجهُهُ وعِندَهُ رَجُلٌ ، فَقالَ: اقرَؤوا کَما عُلِّمتُم - فَلا أدری أبِشَیءٍ اُمِرَ أم بِشَیءٍ ابتَدَعَهُ مِن قِبَلِ نَفسِهِ - فَإِنَّما أهلَکَ مَن کانَ قَبلَکُمُ اختِلافُهُم عَلى أنبِیائِهِم . قالَ : فَقامَ کُلُّ رَجُلٍ مِنّا وهُوَ لایَقرَأُ عَلى قِراءَةِ صاحِبِهِ . (تفسیر الطبری : ج 1 ص 12 ).
تفسیر الطبری عن عبداللَّه بن مسعود : تَمارَینا [المِراء : الجدال] فی سورَةٍ مِنَ القُرآنِ ، فَقُلنا : خَمسٌ وثَلاثونَ ، أو سِتٌّ وثَلاثونَ آیَةً ، قالَ : فَانطَلَقنا إلى رَسولِ اللَّهِ صلى اللّه علیه و آله فَوَجَدنا عَلِیّاً یُناجیهِ ، قالَ : فَقُلنا : إنّا اختَلَفنا فِی القِراءَةِ ، قالَ : فَاحمَرَّ وَجهُ رَسولِ اللَّهِ صلى اللّه علیه و آله ، وقالَ : إنَّما هَلکَ مَن کانَ قَبلَکُم بِاختِلافِهِم بَینَهُم .
قالَ : ثُمَّ أسَرَّ إلى عَلِیٍّ شَیئاً ، فَقالَ لَنا عَلِیٌّ : إنَّ رَسولَ اللَّهِ صلى اللّه علیه و آله یَأمُرُکُم أن تَقرَؤوا کَما عُلِّمتُم (تفسیر الطبری : ج 1 ص 12 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 226 ح 832 ، صحیح ابن حبّان : ج 3 ص 22 ، کنز العمّال : ج 2 ص 339 ح 4183 ؛ المناقب لابن شهرآشوب : ج 2 ص 42 عن أبی بکر بن عیاش ، بحار الأنوار : ج 40 ص 156 ذیل ح 54 .)
بنابراین، فرضیه دخالت «تعدد نزول» در اختلاف قرائات از دیدگاه شیعی به دلیل روایات معتبر از اهل بیت ع و اختلاف روایات طرفداران فرضیه فوق با روایات فرضیه رقیب (که قائل به وحدت قرائت نبوی هستند) مردود است.]