794) ارزش شب قدر و ضریب اعمال در آن
چند نکته در باره شب قدر:
1. در باره شب قدر آمده است: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» یعنی شب قدر از هزار ماه بهتر است؛ یعنی بهتر از 30000 شب و 30000 روز! ؛ یعنی شب قدر حداقل هفتاد هشتاد هزار برابر شبهای معمول است؛ زیرا شب از روز کوتاهتر است!
اما باید توجه داشت که از آیه استفاده نمیشود هر کار ثوابی در این شب انجام دهیم نیز همین ضریب را دارد، بلکه ظاهرا (والله العالم) به این معنی است که مراقب باشیم چنین وقت با ارزشی را با چه چیزی عوض میکنیم! از این رو باید کاری کرد که ارزش چنین شبی را داشته باشد.
2. شب قدر از کی بوده و یعنی چه؟
طبیعی است باید بگوییم شب قدر مربوط به بعد از خلقت زمین و گردش آن و به وجود آمدن شب و روز است. اما همین مقدار کافی نیست. باز به نظر میرسد (والله العالم) شب قدر مربوط باشد به اتفاقی که در این شب افتاده یا هرساله میافتد. برای تقریب به ذهن مثالی میزنم. فرض کنید دو تیم فوتبال بازی بسیار حساسی دارند که نتیجه آن برای آن دو تیم سرنوشتساز است. یک تیم یک گل زده و تیم دیگر تلاش میکند جبران کند. حال پنج دقیقه آخر بازی از چه حساسیتی برخوردار است؟ طبیعی است بسیار با ارزش است؛ نه از این جهت که اگر گلی بزنند هر گل دو سه برابر حساب میشود، خیر، هر گل فقط یکی حساب میشود، بلکه برای تیم گل زده از این جهت ارزشمند است که نتیجه را حفظ کند و برای تیم گل خورده از این جهت ارزشمند است که جبران کند؛ لذا حتی لحظهای را هیچ تیمی هدر نمیدهند. حال برگردیم به قصه شب قدر؛ چه اتفاقی قرار است هر ساله در این شب بیفتد، یا چه اتفاقی افتاده و یا هر دو که در قرآن و از لسان اهل بیت ع این همه در باره اهمیت و ارزش این شب گزارش شده است؛ شبی که بهتر از دهها هزار برابر خودش ارزش دارد! فوق تصور است و ما در خواب! اذا ماتوا انتبهوا!
3. تا آنجا که این بنده سراغ دارد، تنها کاری که ثوابهای عجیب و غریب برای آن برشمردهاند، "تفکر" است؛ البته روشن است تفکر در چیزی که بر انسانیت انسان بیفزاید وگرنه در دعای تعقیب روزانه میخوانیم: "اللهم انی اعوذ بک من علم لاینفع!"
تفکر از دو جهت بسیار مهم است:
اول این که ممکن است ابدیت انسان را تغییر دهد؛ مثلاً کسی که نماز نمیخوانده بر اثر تفکر نمازخوان شود یا به طور کلی انسان یک قدم به طرف خدا پیش برود. این حرکت مثبت حاصل از تفکر تأثیر ابدی بر آینده انسان در عوامل دیگر میگذارد و چنین نتیجهای فوق تصور است.
دوم اینکه تفکر و علم (به معنایی که در پست قبل 793 بیان شد) ظرفیت انسان را وسعت میدهد. خدا در قرآن به پیامبر ص میفرماید: بگو: «رب زدنی علما» یعنی مرا از جهت علم زیاد کن! این بدین معنی نیست (والله العالم) که مثلا اگر ظرف من به اندازه یک لیوان است و نصف آن علم است، از علم بیشتر در آن بریز، بلکه بدین معنی است که ظرف من را از بعد علمی بزرگتر کن؛ یعنی از مثلاً اندازه لیوان به پارچ؛ یا اگر به اندازه استخر است به دریا تبدیل کن و اگر به اندازه دریاست به اقیانوس تبدیل کن و ...
یکی از نعمتهای انسان در بهشت «علم» است که دائماً به او افاضه میشود. دقت کنیم! پیامبر اکرم ص که علم اولین و آخرین را دارد، دستور مییابد که از خدا درخواست علم کند. و هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون!